شایان ،تمشک مامان!

این عکس رو خیلی دوس دارم.واسه همین می خوام در سایز 100*70 چاپش کنم! ...

 عکسای هفت ماهگی شایان! اولی عکس حموم شایان!تا الآن که عاشق حمومه !   بقیه عکس ها در ادامه مطلب این رو هم تو حیاط خونه ی مامانی و بابایی انداختم!      ...

فال حافظ به نیت شایان ،توسط بابا احمد:      جمالت آفتاب هر نظر باد              ز خوبی روی خوبت خوبتر باد همای زلف شاهین شهپرت را          دل شاهان عالم زیر پر باد     کسی کو بسته زلفت نباشد          چو زلفت درهم و زیر و زبر باد       دلی کو عاشق رویت نباشد            همیشه غرقه در خون جگر باد       بتا چون غمزه‌ات ناوک فشاند         دل مجروح من پیشش سپر باد     چو لعل شکرینت...

صبح ها که از خواب پا میشه،اولین کاری که می کنه یا از تلویزیون و کمد بالا می کشه یا اینکه میره زیر میز و صندلی ناهارخوری !     وقتی میرم آشپزخونه،دنبالم میاد و عاشق اینه که در کابینت رو باز کنم ! ...

انقد لباسشویی واسه ی شایان جالب بود که یه ده دقیقه ای محو تماشای اون شده بود و از شیطونی کردن دست کشیده بود!  از این به بعد وقتایی که کار دارم باید لباسشویی رو روشن کنم!       این هم ایستادن شایی! این هم از شیشه خوردنش!اصلا بلد نیست!     تو غذاهای کمکی فرنی رو از همه بیشتر دوست داره!با این وجود این رو هم با بازیگوشی زیاد می خوره! تا قبل از این فقط با پستونک می خوابید  اما جدیدا پستونک رو میندازه بیرون و با آواز و غرغر کردن می خوابه! این هم شیطونی قبل از خواب شب!(پتو بازی)                 ...

عاشق حموم کردنه   اما  از اینکه لباس تنش کنم متنفره   ! این هم از کشفیات جدید(باز کردن کشو) !     این هم از خوابیدن شایان که من باید تا صبح درستش کنم! تو تختش هم خیلی بمونه سه ،چهار دیقه! ...

      ...

شایان از اواخر هفت ماهگی ،شیطونیاش بیشتر شد و شروع کرد به پا شدن!کار هر روزش اینه که دستش رو به تلویزیون یا مبل یا هرچیزی که بتونه بگیره وبلند بشه!منم هی باید دنبالش باشم که یهو نیوفته!کار و بار خودم تعطیل! اینم لپ تاپ من زیر پاهای شایی    ...

امروز دیگه بعد از هفت ماه و خورده ایی تنبلی،می خوام شروع کنم و خاطرات قشنگ شایانم رو اینجا بنویسم! ...