شایانشایان، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 6 روز سن داره

شایان ،تمشک مامان!

یک سال وچهارماهگی ماهگی

شایان شدیدا علاقه به کلید و سوییچ و پریز و شارژر و  سشوار و جارو و خلاصه چیزایی که بهش ربط نداره،داره! کلیدو میگیره و نمیذاره در رو باز کنیم یا سوییچ و نمیده ماشینو روشن کنیم و حرکت کنیم!  مثل اینجا که داره درو باز میکنه مثلا! یا اینجا که میخواد پلوپزو بزنه به برق و دراره بعد شارژرو بزنه و دراره و تکرار!البته خودم کلی مواظبشم!واااااااااااااااای    یکی دیگه از علایقش کتاباشه!که من از این یکی واقعا خوشحالم! مثل خودم کتاب خونه! مخصوصا این کتابشو خیلی دوست داره!صدای حیوانات رو یاد گرفته و هر وقت ازش میپرسیم همه رو میگه!بع بع،ما ما ، قوقولی قو قو،هاپ هاپ،میو میو اینم از ژست گرفتنش برای عکس،بهش ...
1 مرداد 1393

یک سال و سه ماهگی

از شیطونیای این روزای شایی،خاموش و روشن کردن لامپاست چند روز پیش که شایانو برده بودم پارک،فهمیدم که علاقه ی زیادی به سه چرخه داره!آخه همش دنبال  سه چرخه ها میدوید و جیغ میزد که البته یه خانومه گذاشت سوار سه چرخه ی بچه ش بشه. اما مگه دیگه پیاده میشد!واسه همین شب رفتیم واسش سه چرخه خریدیم اینم عکسای دیگه اینجا روی صندلی ماشینش وایساده شایی علاقه ی زیادی به چرخوندن لاستیکای ماشینش داره یا باید کلا ماشینو واسش برگردونیم یا اینکه بالا نگهش داریم که چرخش آزاد باشه و آقا بتونه بچرخونه اونو! اگه به شایان بگیم خجالت بکش،سرشو میذاره رو شونه ش مثل این عکس اینجا هم به یاد قبلنا که نی ...
25 خرداد 1393

باغ پرندگان

چند روز پیش از اونجا که شایان پرنده ها رو خیلی دوست داره،رفتیم باغ پرندگان! جای قشنگی بود و شایی هم کلی ذوق میکرد و همش اینور اونور میرفت و نمیذاشت ازش عکس بندازیم  همش از رو زمین سنگ برمیداشت با دیدن پرنده ها یا به قول خودش جوجو ها ذوق زده میشد   ...
10 ارديبهشت 1393

مسافرت کیش

اوایل دی ما به کیش سفر کردیم!همش نگران این بودیم که شایان بدقلقی کنه ،اما خوشبختانه پسمل خوبی بود و  ما رو کم اذیت کرد! اینجا ساحل مرجانه که خیلی قشنگ بود. اولش شایی خواب بود! اما بعدش که بیدار شد کلی شیطونی کرد. هرچند بخاطر شایی نتونستیم سوار جت اسکی بشیم اما شایی تو ساحل سوار شد ! ماشین سواری و پاساژ گردی!اصلا خسته نشد و کلی دوست داشت! عکس زیر مال موقعیه که ما داشتیم چمدونا رو مرتب می کردیم که یهو دیدیم شایی کاغذ یه کاکائو رو باز کرده و داره نوش جان می کنه! اینجا هم من داشتم عکس مینداختم که یه برگ از درخت چید و می خواست بخوره! فروشگاه پدیده و اسپایدرمن! روزنامه خوند...
12 بهمن 1392